ظلمت حسّى آن است كه نور به كلّى قطع، يا آنچنان ضعيف گردد كه جايى ديده نشود و يا به زحمت ديده شود (در اينجا و هنگامى كه به صورت مطلق، ذكر شود اشاره به ظلمت حسّى است). ظلمت معنوى، مشكلات، گرفتاريها و پريشانيهايى است كه عاقبت آنها تاريك و شوم است. اگر از جهل، شرک، کفر و نفاق تعبير به ظلمت مىشود، بدين جهت است كه عاقبتى شوم به دنبال دارد. گفتنى است كه ظلمت، عدم مطلق نيست، بلكه از يك امر وجودى سرچشمه مىگيرد كه جلوگيرى از وجود نور است و به همين لحاظ مىتوان گفت داراى وجودى تبعى است.